هموفوبیای جامعه ما چیزی نیست که بشود پنهانش کرد. رگههای روشنی از این بیماری اجتماعی به طور کاملن آشکار در جایجای مناسبات حاکم به چشم میخورد. اما در این میان چیزی که دردآورتر است، بازشناسی این ذهنیت، در کلام و سخن برخی از روشنفکران و به اصطلاح «نخبگان جامعه» است.
مدتی پیش یادداشتی خواندم با عنوان «هموفوبیای پنهان روشنفکران ایران»، نویسنده یادداشت سعی کرده بود با اشاره به بخشهایی از آثار و مطالب شاملو، سروش، طباطبایی و زرافشان و... نشان دهد که این بیماری اجتماعی تا چه میزان فراگیر و عمیق است. بیماری که ظاهرن ارتباط مستقیمی نیز به «مذهبی» یا «غیرمذهبی» بودن افراد ندارد. آن یادداشت هرچند مختصر بود و جا داشت که گستردهتر بررسی شود، اما همان کوتاه نیز خبر از اصل ماجرا میداد .
.
به هر حال، روز گذشته نیز برخوردم به موضعی از همین دست. خانم شهرنوش پارسیپور نویسنده و داستاننویس ایرانی که تقریبن هر هفته برای «رادیو زمانه» مطلب تهیه میکنند؛ در بخشی از مطلب اخیر خودشون که در ارتباط با فیلم «شرایط»، ساخته مریم کشاورز است نوشتهاند: «... خانمی که علیه فیلم فریاد میکشید در حقیقت از مسئله همجنسگرایی در جامعه ایران شگفتزده شده بود. البته شاید او نداند و بسیاری هم ندانند که فاصله مرد و زن در ایران آنقدر عمیق شده که زنان و دختران به آغوش هم پناه میبرند»
فیلم روایتگر داستان دو دختر همجنسگرای ایرانی است. من فیلم را ندیدهام؛ اما روشن است که اساسِ موضعگیری خانم پارسیپور ارتباط مستقیمی با داستان فیلم و... نداره. موضعگیری خانم پارسیپور، گویای ذهنیت و دیدگاه شخصی ایشان در رابطه با «همجنسگرایان ایرانی» است. راستش من خیلی تفاوت آشکاری بین موضعگیری خانم پارسیپور با آن سخنان معروف احمدینژاد نمیبینم. احمدینژاد نیز میگفت: ما در ایران از اساس همجنسگرا نداریم! خانم پارسیپور نیز کمابیش دارند همین حرف را میزنند. منتها در قالبی دیگر. ایشان نیز میگویند در ایران کسی ذاتن و به طور طبیعی همجنسگرا نیست؛ بلکه این ضرورتها یا محرومیتهای جنسی است که باعث می شه افراد به آغوش همجنس خود پناه ببرند! حالا چرا به احمدینژاد آن همه خرده میگیرند و به خانم پارسیپور کسی کاری ندارد، الله اعلم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر